چرخش اجباری حسابرس

<strong>بعد از ورشکستگی شرکت‌هایی همچون انرون و ورلدکام، توجه و نظر قانونگذاران و نهادهای نظارتی به سوی حسابرس و چرخش آنها بیشتر جلب گردید. در این ارتباط دو بخش 203 و 207 از قانون ساربنز آکسلی (2002) به موضوع منع تصدی­گری شرکای حسابرسی بمدت بیش از 5 سال و انجام مطالعه در خصوص چرخش اجباری موسسا...

Full description

Bibliographic Details
Main Author: طه احمدزاده
Format: Article
Language:fas
Published: Alzahra University 2016-06-01
Series:پژوهش حسابداری
Subjects:
Online Access:http://ijar.alzahra.ac.ir/article_2429_62b58f9cbb96015aa58a132ab623e01b.pdf
Description
Summary:<strong>بعد از ورشکستگی شرکت‌هایی همچون انرون و ورلدکام، توجه و نظر قانونگذاران و نهادهای نظارتی به سوی حسابرس و چرخش آنها بیشتر جلب گردید. در این ارتباط دو بخش 203 و 207 از قانون ساربنز آکسلی (2002) به موضوع منع تصدی­گری شرکای حسابرسی بمدت بیش از 5 سال و انجام مطالعه در خصوص چرخش اجباری موسسات حسابرسی اختصاص یافته است. استدلال­ها پشتوانه چرخش اجباری در دو مقوله ارتقای استقلال حسابرسان و تمرکززدایی در بازار حسابرسی است و در نقطه مقابل آن مطالعات نشان می‌دهند که این عمل نه تنها سبب بهبود کیفیت حسابرسی نشده است، بلکه افزایش هزینه­های حسابرسی را به‌همراه داشته است. افزایش هزینه‌ها بدلیل ضرورت کسب </strong><strong>شواهد</strong><strong>، شناخت در سال‌های اولیه حسابرسی و تمرکزگرایی بیشتر در بازار بعلت افزایش رقابت و کمتر شدن شانس موسسات کوچک بوده است که این موارد سبب به خطر افتادن امنیت شغلی حسابرسان می­شود. به‌عبارتی مفهوم حسابرسی اثربخش (انجام کارآمدترین حسابرسی با کمترین هزینه) مطابق با آنچه که مدنظر قوانین بوده است؛ محقق نشده است</strong>.
ISSN:2251-8495
2538-1539