نقش فیلسوف در پدیدارشناسی هگل با نظر به آرای ویتگنشتاین
در این نوشتار میکوشیم به این پرسش پاسخ دهیم: در پدیدارشناسیِ هگل فیلسوف در رسیدنِ آگاهیِ طبیعی به جایگاه فلسفه چه نقشی دارد؟ برای پاسخگویی به این پرسش، علاوه بر مقدمۀ پدیدارشناسیِ هگل به عنوان منبع اصلی، از آرای ویتگنشتاین دربارۀ نقش فلسفه در رسیدن به شناخت نیز استفاده میکنیم. مسئله اینجاست که هگ...
Main Author: | |
---|---|
Format: | Article |
Language: | English |
Published: |
University of Tabriz, Faculty of Literature and Forigen Languages
2020-01-01
|
Series: | Journal of Philosophical Investigations |
Subjects: | |
Online Access: | https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_8218_61e737f2680a72f430ff1c1b25284bfd.pdf |
Summary: | در این نوشتار میکوشیم به این پرسش پاسخ دهیم: در پدیدارشناسیِ هگل فیلسوف در رسیدنِ آگاهیِ طبیعی به جایگاه فلسفه چه نقشی دارد؟ برای پاسخگویی به این پرسش، علاوه بر مقدمۀ پدیدارشناسیِ هگل به عنوان منبع اصلی، از آرای ویتگنشتاین دربارۀ نقش فلسفه در رسیدن به شناخت نیز استفاده میکنیم. مسئله اینجاست که هگل از یک سو بر آن است که آگاهی در مسیر تکاملی خویش نیازمند نقش فعالِ فیلسوفی است که در پشت آگاهی حضور دارد؛ از سوی دیگر میگوید پدیدارشناسی مسیر خودتکاملیِ آگاهی است و در نتیجه نقش فیلسوف در این میان صرفاً مشاهدهگری است. ما نشان دادیم پاسخگویی به پرسش یادشده در گرو این است که چه خوانشی از دیالکتیکِ پدیدارشناسی داشته باشیم: سلبی یا ایجابی؟ از آنجا که پدیدارشناسی برای هگل نردبانِ رسیدن به فلسفه است، برداشت ما این است که دیالکتیکِ پدیدارشناسی مستعد هر دو خوانشِ سلبی و ایجابی است. در اینجا از قیاس ویتگنشتاین و هگل استفاده کردیم و نشان دادیم سویۀ سلبیِ دیالکتیکِ هگل همانندی ویژهای با آرایِ ضدفلسفیِ ویتگنشتاین دارد، و سویۀ ایجابی رویکردهای هگل است که در مقابلِ مواضع ویتگنشتاین قرار میگیرد. |
---|---|
ISSN: | 2251-7960 2423-4419 |