کانت و بی معنایی مابعدالطبیعه

این قولِ کانت که «فاهمه بدون شهود بی‌محتوی است و شهود بدون فاهمه کور است» عبارتی کلیدی در فلسفه اوست. کانت در شرح این عبارت به گونه­ای سخن گفته است که عده‌ای از محققان معاصر مانند استراوسن، وارنوک، یوئینگ و ... او را پیشرو فلسفه­هایی چون پوزیتیویسم منطقی و فلسفه زبان متعارف- که در آنها مابعدالطبیعه...

Full description

Bibliographic Details
Main Author: علی اصغر مروت
Format: Article
Language:English
Published: University of Tabriz, Faculty of Literature and Forigen Languages 2021-01-01
Series:Journal of Philosophical Investigations
Subjects:
Online Access:https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_11327_fb6925c59cd88666c6e9fe5fcff0eaf6.pdf
Description
Summary:این قولِ کانت که «فاهمه بدون شهود بی‌محتوی است و شهود بدون فاهمه کور است» عبارتی کلیدی در فلسفه اوست. کانت در شرح این عبارت به گونه­ای سخن گفته است که عده‌ای از محققان معاصر مانند استراوسن، وارنوک، یوئینگ و ... او را پیشرو فلسفه­هایی چون پوزیتیویسم منطقی و فلسفه زبان متعارف- که در آنها مابعدالطبیعه متعالی به‌عنوان مجموعه­ای از تعبیرهای مهمل، طرد می­شود- دانسته­اند. در این مقاله کوشش خواهد شد اولاً نشان داده شود که در فلسفه کانت، عبارات کلیدی دیگری چون "متعلق ایمان بودن" ایده‌های عقل و "اندیشیدنی بودن" آنها و همچنین "قابلیت استفاده تنظیمی" از این ایده‌ها و نیز قول به معنای استعلایی مقولات وجود دارد که می­توان معناداری مابعدالطبیعه متعالی را به‌عنوان لازمه­ای از آنها بیرون کشید و ثانیاً نشان داده می­شود که با فرض قبول این گفته که "فاهمه بدون شهود بی محتوی است"، همچنان می­توان به معناداری مابعدالطبیعه متعالی باور داشت.
ISSN:2251-7960
2423-4419