رویکرد الگو‌محور در فهم چیستی دو دستگاه متافیزیکی: افلاطون و ارسطو

دستگاه‌های متافیزیکی، بخشی مهم و قابل توجه ازمجموعه تاریخ فلسفه را به خود اختصاص داده‌اند. یک پرسش اساسی در مورد نظام‌های متافیزیکی کلاسیکی می‌تواند این باشد که آیا می‌توان الگو ومدل کلی و واحدی را برای ارائه محتوا و ابعاد آنها تنظیم و پیشنهاد کرد، به گونه‌ای که این دستگاه‌های متافیزیکی را درآن قالب...

Full description

Bibliographic Details
Format: Article
Language:fas
Published: University of Zanjan 2009-11-01
Series:Ta̓ammulāt-i Falsafī
Subjects:
Online Access:http://phm.znu.ac.ir/article_19507_c5b91b037d7874ecb6b66a7183b66820.pdf
Description
Summary:دستگاه‌های متافیزیکی، بخشی مهم و قابل توجه ازمجموعه تاریخ فلسفه را به خود اختصاص داده‌اند. یک پرسش اساسی در مورد نظام‌های متافیزیکی کلاسیکی می‌تواند این باشد که آیا می‌توان الگو ومدل کلی و واحدی را برای ارائه محتوا و ابعاد آنها تنظیم و پیشنهاد کرد، به گونه‌ای که این دستگاه‌های متافیزیکی را درآن قالب به نمایش گذاشت؟  این نوشتار، نخست به دنبال پیشنهاد و توضیح الگویی واحد برای دستگاه‌های متافیزیکی است. الگوی مذکور مشتمل بر اجزای چندی است از قبیل: موضوع ِمحوری، مفاهیم اساسی، تعاریف، اصول، چشم‌انداز کلی به واقعیات، توصیف مبدأ و جهان و انسان، همبستگی مباحث با موضوع و استدلال‌ها. وآنگاه در پی تنظیم وبیان دو دستگاه مهم متافیزیکی افلاطونی و ارسطویی، در قالب مدل مذکور می‌باشد. به نظر می رسد که متافیزیک‌های کلاسیک از این طریق، ماهیت ، محتوا و قالب خود را هرچه بهتر آشکار می‌سازند و بعلاوه از این راه، امکان تعلیم و آموزش و نیز مقایسه میان آنها با سهولت بیشتری انجام می‌پذیرد.
ISSN:2228-5253
2588-3615