شناسایی و اولویت بندی معیارهای اجتماعی و کالبدی مجموعه های زیستی ناهمگن مبتنی بر ادراک همسایگان (موردپژوهی: محله ی حسن آباد-زرگنده)

رشد مجموعه ­های سکونتگاهی، موجب شکل­ گیری محله­ های ناهمگن شده ­است. شکل­ گیری این مجموعه­ ها سبب شده تا مسائل و مشکلات اجتماعی، روانی، کالبدی در محیط مسکونی به وجود آید. هدف پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل کالبدی و اجتماعی این مجموعه­ های ناهمگن توسط ادراک همسایگان با سطح اجتماعی-اقتصادی مختلف م...

Full description

Bibliographic Details
Main Authors: مهرناز رمضانپور, علی شرقی, بهرام صالح صدق پور
Format: Article
Language:fas
Published: Iranian Scientific Association of Architecture & Urbanism 2020-12-01
Series:معماری و شهرسازی ایران
Subjects:
Online Access:http://www.isau.ir/article_109865_dc554cd9de7c52413a760c1a95c5c1ea.pdf
Description
Summary:رشد مجموعه ­های سکونتگاهی، موجب شکل­ گیری محله­ های ناهمگن شده ­است. شکل­ گیری این مجموعه­ ها سبب شده تا مسائل و مشکلات اجتماعی، روانی، کالبدی در محیط مسکونی به وجود آید. هدف پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل کالبدی و اجتماعی این مجموعه­ های ناهمگن توسط ادراک همسایگان با سطح اجتماعی-اقتصادی مختلف می ­باشد. این پژوهش کاربردی، در محله حسن آباد-زرگنده مورد بررسی قرار گرفت که در آن به دلیل قرارگیری دو بافت قدیمی و نوساز در کنار یکدیگر، سکونتگاهی برای طبقه­ های مختلف مردم فراهم شده ­است. در این جامعه، دو گروه 250 نفری با سطح اجتماعی-اقتصادی مختلف در بافت ضعیف عمرانی و بافت مرفه زرگنده به صورت غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابتدا جهت استخراج وجوه و شاخصه­ های کیفیت مسکن و محیط مسکونی از مطالعات اسنادی و کتابخانه­ ای استفاده شد و سپس پیمایش با ابزار پرسشنامه و با روش تحلیل عاملی صورت گرفت. اولویت­ های دو گروه مختلف هنگام قضاوت­ هایشان از مسکن و محیط مسکونی محله مجاور خود بدین ترتیب می ­باشد: طبقه مرفه به فاکتورهای گذر، فضای باز و سبز خصوصی، نما، تداخل کاربری ­ها، امنیت، مصالح و جزئیات توجه کرده و گروه ضعیف به ترتیب به فاکتورهای امنیت، نما، تراکم ادراکی، کیفیت فضایی، گذر، دسترسی به امکانات، نما و عامل فرهنگی-اجتماعی در قضاوت­ های خود توجه می­ کند. بنابراین طبقات اجتماعی مختلف بر اساس ادراک خود از اختلال­ هایِ ابتدا بصری و سپس اجتماعی است که درباره محل زندگی و ساکنین گروه متفاوت از خود، قضاوت می­ کنند و بی ­توجهی به شکل ارزش ­گذاری فاکتورهای مسکن و محیط مسکونی، موجب برچسب منفی بین گروهی (بلاخص گروه مرفه به گروه ضعیف ­تر) شده که تنش و از هم گسیختگی جامعه ناهمگن را به دنبال دارد. لازم است در برنامه ­ریزی­ ها و سیاست­گذاری­ های بافت ­های ناهمگن درون شهری به این اولویت­ های ادراکی توجه شود تا زیست ­پذیری گروه ­ها در کنار یکدیگر امکان ­پذیر گردد.
ISSN:2228-589X
2645-7148