ریشههای غربی مکتب کیوتو
مکتب کیوتو به عنوان تنها فلسفۀ معاصر ژاپن، با الهام از اندیشههای بودیستی و عرفانی شرق و اندیشههای فلسفی فیلسوفان غربی مثل <em>هگل</em>، <em>نیچه</em> و <em>هایدگر</em>، همتراز با مکاتب بزرگ فلسفی جهان قد علم کرده است. پایهگذار این مکتب <em>نیشیدا کیتارو&l...
Format: | Article |
---|---|
Language: | fas |
Published: |
University of Zanjan
2013-07-01
|
Series: | Ta̓ammulāt-i Falsafī |
Subjects: | |
Online Access: | http://phm.znu.ac.ir/article_19549_d0efc77f06296952414aaa26eccb81c9.pdf |
Summary: | مکتب کیوتو به عنوان تنها فلسفۀ معاصر ژاپن، با الهام از اندیشههای بودیستی و عرفانی شرق و اندیشههای فلسفی فیلسوفان غربی مثل <em>هگل</em>، <em>نیچه</em> و <em>هایدگر</em>، همتراز با مکاتب بزرگ فلسفی جهان قد علم کرده است. پایهگذار این مکتب <em>نیشیدا کیتارو</em> است و دو شاگرد معروف او یعنی <em>تانابه</em> و <em>نیشیتانی</em> همانند <em>نیشیدا</em> با تلفیق اندیشههای شرق و غرب، فلسفۀ خاص خود را به جهانیان عرضه نمودند. در این مقاله پس از معرفی اجمالی این مکتب، به ریشههای غربی آن پرداخته شده است. هگلگرایی، کییرکهگورگرایی، نیچهگرایی و هایدگرگرایی از اصلیترین ریشههای این مکتب به شمار میآیند. هرچند سه فیلسوف این مکتب از هر چهار جریان فکری مغربزمین الهام گرفتهاند؛ ولی درنظر نیشیدا، <em>هگل</em> و <em>هایدگر</em> و درنظر <em>تانابه</em> کییرکهگور و نزد <em>نیشیتانی</em> <em>هگل</em> و <em>نیچه</em> حضوری قوی دارند. بنابراین میتوان گفت که این مکتب ژاپنی از یکجهت با اندیشههای بودیستی و عرفانی شرق و از جهتی دیگر با فلسفۀ غرب پیوند دارد. بنابراین فلسفۀ مکتب کیوتو، فلسفهای ترکیبی یا التقاطی است. |
---|---|
ISSN: | 2228-5253 2588-3615 |