خوانش سیاسی آثار گلشیری با رویکرد بینامتنیت با تکیه بر آینههای دردار
هر نویسندهای که با سیاست و تاریخ و قدرت درگیر باشد، به ناچار بازتاب آنها در آثارش هست، و چون گلشیری نویسندهای بود که مدام به تاریخ ایران بیشتر از طریق متون معتبر نظر داشت، هم از طریق بینامتنیت با آثار کهن سود میبرد و هم خوانش سیاسی خودش را در آثارش وارد میکرد. نقد سیاسی و مارکسیتی بیشتر ملهم از...
Main Authors: | , |
---|---|
Format: | Article |
Language: | English |
Published: |
Institute for Humanities & Cultural Studies
2022-05-01
|
Series: | پژوهشهای بینرشتهای ادبی |
Subjects: | |
Online Access: | https://lir.ihcs.ac.ir/article_7329_35deeb04847d4a3a7e79cc419c779af2.pdf |
Summary: | هر نویسندهای که با سیاست و تاریخ و قدرت درگیر باشد، به ناچار بازتاب آنها در آثارش هست، و چون گلشیری نویسندهای بود که مدام به تاریخ ایران بیشتر از طریق متون معتبر نظر داشت، هم از طریق بینامتنیت با آثار کهن سود میبرد و هم خوانش سیاسی خودش را در آثارش وارد میکرد. نقد سیاسی و مارکسیتی بیشتر ملهم از آثار مارکس و انگلس هستند، و تقریبا همهی منتقدان سیاسی قرن بیستم متأثر از این دو نفر بودهاند. و جالب اینکه آثار ادیبان بزرگ ما همچون حافظ و فردوسی را میتوان از منظر سیاسی خواند. هوشنگ گلشیری که علاقهمند به آثار اینها بوده و به نوعی دنبالهرو اینها بوده، آثاری سیاسی نوشته است. و وقتی به لایههای آثار او دقیق بشویم میبینیم او یکی از سیاسیترین نویسندگان ایران معاصر است. ما در این مقاله نشان میدهیم که آثار او را میتوان هم از منظر نقد سیاسی خواند و هم از منظر بینامتنیت که مفهومی برآمده از کارهای فرمالیستهای روس و مخصوصا میخائیل باختین است که نویسنده و متفکری سیاسی بود. این مفهوم معنایی متنوع و گسترده دارد و از منظرهای متفاوت منتقدانی چون کریستوا و ژنت و بارت معنایش فرق میکند. نظر ما بیشتر نگاه مارک آنژنو است که تمرکزش روی نتیجهی رویکرد بینامتنی است، چون تولید ادبی اساسی را وارد شبکهای از تعامل مقررات گفتمانی اجتماعی میکند. این نگرش دید تازهای نسبت به جایگاه امر ادبی در فعالیت نمادین دارد و اساس توجه ما در این مقاله بیشتر همین تعاملات در جامعهی سیاسی است. |
---|---|
ISSN: | 2717-3224 |