ارزیابی توان اکولوژیکی به منظور جنگلکاری با استفاده از روش ANP (حوضه آبخیز ارنگه، استان البرز)
سابقه و هدف: با توجه به روند تخریب جنگلهای طبیعی، افزایش جمعیت انسانی و نیاز روز افزون به خدمات اکوسیستمی، توسعه جنگل و جنگلکاری امری اجتنابناپذیرخواهد بود .پروژه های جنگلکاری در سالهای اخیر، با توجه به اهمیت زیست محیطی و اقتصادی – اجتماعی، رشد زیادی داشته و بصورت یک فعالیت عمرانی و توسعه در سط...
Main Authors: | , |
---|---|
Format: | Article |
Language: | fas |
Published: |
Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources
2019-05-01
|
Series: | پژوهش های علوم و فناوری چوب و جنگل |
Subjects: | |
Online Access: | https://jwfst.gau.ac.ir/article_4674_9f2b5d5a1f57cfb8f4125c6e79d37203.pdf |
Summary: | سابقه و هدف: با توجه به روند تخریب جنگلهای طبیعی، افزایش جمعیت انسانی و نیاز روز افزون به خدمات اکوسیستمی، توسعه جنگل و جنگلکاری امری اجتنابناپذیرخواهد بود .پروژه های جنگلکاری در سالهای اخیر، با توجه به اهمیت زیست محیطی و اقتصادی – اجتماعی، رشد زیادی داشته و بصورت یک فعالیت عمرانی و توسعه در سطح بین الملل مطرح گردیده است. در همین راستا، قبل از هرگونه اجرای پروژه جنگلکاری میباید مکانیابی مناطق مستعد و ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه مد نظر قرارگیرد. در سالهای اخیر استفاده از روشهای ارزیابی چند معیاره گسترش فراوانی داشته و در این میان روش تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکهای بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. فرایند تحلیل شبکهای، ضمن حفظ کلیه قابلیتهای AHPمیتواند بر محدودیتهای جدی آن، از جمله در نظر نگرفتن وابستگیهای متقابل بین عناصر تصمیم و فرض اینکه ارتباط بین عناصر تصمیم، سلسله مراتبی و یک طرفه است، برتری یافته و چارچوب مناسبی را برای تحلیل مسایل مختلف فراهم آورد. لذا ANP روش مناسبی در بحث تصمیم گیری چند معیاره است. این تحقیق با هدف ارزیابی توان اکولوژیک حوضه آبخیز ارنگه واقع در استان البرز و مکانیابی عرصههای مناسب برای جنگلکاری صورت گرفته است. به منظور ارزیابی توان جنگلکاری منطقه از فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد.مواد و روشها: براساس مطالعات پیشین و نظرات کارشناسان، شاخصهای متناسب با شرایط منطقه تعیین و پس از ایجاد شبکه، پرسشنامهها بین کارشناسان توزیع شد و آنان به مقایسه خوشهها و عوامل موثر در جنگلکاری به صورت زوجی و امتیازدهی پرداختند. با استفاده از مقایسه و ارزیابی گزینههای مؤثر در ارزیابی توان جنگلکاری از طریق پرسشنامه و وزن نهایی گزینهها با محاسبهی سوپرماتریس حد در هر پرسشنامه، از طریق نرم افزار Super Decision تعیین گردید. سپس یازده گزینه مؤثردر فرآیند در قالب چهار خوشه توپوگرافی، خاک، اقلیم و زیستی طبقه بندی شد. یازده زیر معیار مربوط به این خوشه ها شامل شیب، ارتفاع، جهت، بافت خاک، فرسایش، زهکش، عمق خاک، دما، بارندگی، تراکم پوشش و تیپ گیاهی، در محیط سامانهی اطلاعات جغرافیایی با طبقات مربوط تهیه گردید. نقشه معیارها با استفاده از انرم افزار IDRISI در دامنه فازی 0-255 استاندارد سازی شدند. سپس گزینهها به لایههای اطلاعاتی تبدیل و با استفاده از تکنیک ترکیب خطی وزنی (WLC) لایههای وزندار شاخصها در محیط سامانهی اطلاعات جغرافیایی تلفیق شدند. یافتهها: نقشهی نهایی توان جنگلکاری منطقه در4 طبقه بدست آمد. نتایج بیانگر آنست که 6/4 درصد از منطقه تناسب خوب، 9/13 درصد تناسب متوسط و2/19 درصد تناسب کم و 1/62 درصد تناسب بسیار کم برای توسعه جنگل دارد. نتایج این مطالعه حاکی از آنست که معیار ارتفاع از سطح دریا بیشترین و معیار فرسایش کمترین تاثیر را در تعیین مناطق مناسب جهت جنگلکاری در منطقه مورد مطالعه دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، جنگلکاری در حوزه آبخیز ارنگه بر اساس نقشه پتانسیل منطقه قابل انجام بوده و توسعه جنگل در 5/18 درصد از منطقه از توان مناسب تا متوسط برخوردار است. قسمتهای غرب به سمت مرکز در منطقه ارنگه به عنوان اولویت جنگلکاری می باشد و بررسی کاربریهای دیگر برای قسمتهایی از منطقه که توان نامناسب و بسیار نامناسب را نشان میدهند قابل توصیه است. |
---|---|
ISSN: | 2322-2077 2322-2786 |