نسبت علم و اراده ی الهی در مکتب کلامی حله
رابطهی «علم» و «اراده» در انسان و خداوند یکی از مسائلی است که در مکاتب مختلف فلسفی و کلامی مورد مداقه قرار گرفته است. نوشتار حاضر بر آن است تا رابطهی «علم» و «ارادهی» خداوند را در مکتب کلامی حله بررسی نماید، مکتبی که که میراثدار مکتب کلامی بغداد بوده و اساطین آن با فلسفههای سینوی و اشراق، و مکا...
Main Authors: | , |
---|---|
Format: | Article |
Language: | fas |
Published: |
University of Zanjan
2021-01-01
|
Series: | Ta̓ammulāt-i Falsafī |
Subjects: | |
Online Access: | http://phm.znu.ac.ir/article_242292_d47145874985b2bee59a26f2db47f9e2.pdf |
Summary: | رابطهی «علم» و «اراده» در انسان و خداوند یکی از مسائلی است که در مکاتب مختلف فلسفی و کلامی مورد مداقه قرار گرفته است. نوشتار حاضر بر آن است تا رابطهی «علم» و «ارادهی» خداوند را در مکتب کلامی حله بررسی نماید، مکتبی که که میراثدار مکتب کلامی بغداد بوده و اساطین آن با فلسفههای سینوی و اشراق، و مکاتب مختلف کلامی به ویژه معتزله و اشاعره آشنایی عمیقی دارند. در نوشتار حاضر، پس از اشاره به عنایت متکلمان این مکتب به آثار معتزلهی متأخر، نشان داده شده است که محقق طوسی و فاضل سیوری دیدگاه ابوالحسین بصری را در باب ارادهی الهی قبول کردهاند. محقق حلی در موضعی متعادلتر، آن را تأیید نسبی نمونده است. اما علامه حلی موضع یکسانی در این باب ندارد، به طوری که در آثار ابتدایی خویش سخن بصری را تصدیق کرده، ولی در آثار بعدی آن را خالی از اشکال نمیداند. از همین رو، میتوان ادعا کرد که برخی تحلیلهای پیشین، مانند آنچه زابینه اشمیتکه (1991 و 1994) ارائه داده است، نقصانهایی دارد. در انتها، دیدگاه این مکتب در دو مقام «ثبوت» و «اثبات» ارزیابی شده است. در مقام اثبات، نشان داده شده که کلام این بزرگان، خالی از «ابهام» و «اضطراب» نیست. سپس انتقادهای آنان به فلاسفه و بهشمیه بررسی شده است. در مقام ثبوت نیز به تمایز میان صفات علم و اراده پرداخته شده و نشان داده شده است که استدلالات بزرگان مکتب حله و برخی فیلسوفان متأخر از آنها مانند ملاصدرا برای اثبات یگانگی علم و ارادهی (ذاتی) خداوند ناتمام است.. |
---|---|
ISSN: | 2228-5253 2588-3615 |