از گرهی نقشی تا ساخت مجهول

پژوهش حاضر به بررسی چگونگی شکل ­گیری جمله ­های مجهول در زبان فارسی، بر پایة نظریة پادتقارن­ پویا (Moro, 2000) و با روش کیفی می‌پردازد تا عامل به وجود آمدن این جمله‌ها را از دیدگاهی متفاوت مورد بررسی قرار داده و تبیین نماید. در این مقاله نشان داده می‌شود آن‌چه­ به ساخت مجهول معروف است، فرآوردة‌ جانبی...

Full description

Bibliographic Details
Main Author: احمدرضا شریفی پورشیرازی
Format: Article
Language:fas
Published: Alzahra University 2018-08-01
Series:زبان پژوهی
Subjects:
Online Access:http://jlr.alzahra.ac.ir/article_2774_477ae35bb571867b2b14298dfaf88518.pdf
Description
Summary:پژوهش حاضر به بررسی چگونگی شکل ­گیری جمله ­های مجهول در زبان فارسی، بر پایة نظریة پادتقارن­ پویا (Moro, 2000) و با روش کیفی می‌پردازد تا عامل به وجود آمدن این جمله‌ها را از دیدگاهی متفاوت مورد بررسی قرار داده و تبیین نماید. در این مقاله نشان داده می‌شود آن‌چه­ به ساخت مجهول معروف است، فرآوردة‌ جانبیِ گرهی نقشی، با عنوان گرة جهت با مشخصة [مجهول] است. گرة جهت، یک گروه کُنادی را به عنوان متمم خود انتخاب کرده و مشخصة [ف. تصریفِ] گروهِ فعلی سبک را به صورت مجهول، ارزش‌دار می­کند. در صورتی که این گره، با یکی از فعل‌های شدن، گشتن، آمدن و رفتن، پُر شده باشد؛ فعل به صورت اسم مفعول بازنمود می­یابد. بر این مبنا، فعل «شدن» نمی­تواند عامل مؤثری در شکل­گیری یا عدمِ شکل­گیری جمله‌های مجهول به شمار آید، بلکه این فعل، صرفاً یک نمود آوایی است برای گرهی نقشی با مشخصة [مجهول].  همچنین با توسل به فرضیة یوتا، نشان‌ می‌دهیم که حضور کنش‌گر در جمله‌های مجهول از آن­جا ناشی می‌شود که یگ گروه حرفِ­ تعریف در جایگاه مشخص‌گر گروه فعلیِ ­سبک و پیش از ادغام آن گروه فعلی با گروه کُنادی، ادغام شده‌است.
ISSN:2008-8833
2538-1989