پیشبینی تصمیمگیری تحلیلی توسط هیجان شادی و ابعاد سبکهای شناختی با واسطهگری تمایلات فراشناختی
مقدمه: پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی، ساز و کار فرایند تصمیمگیری را با رویکرد شناخت داغ مورد بررسی قرار داد. در این راستا، مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004)، هیجان شادی و ابعاد سبکهای شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) بهعنوان متغیر برونزاد، تمایلات فراشناختی متغیر...
Main Authors: | , |
---|---|
Format: | Article |
Language: | fas |
Published: |
Payame Noor University
2015-08-01
|
Series: | شناخت اجتماعی |
Subjects: | |
Online Access: | http://sc.journals.pnu.ac.ir/article_1815_b29a5811fe4a07c0c36391f4db72600f.pdf |
Summary: | مقدمه: پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی، ساز و کار فرایند تصمیمگیری را با رویکرد شناخت داغ مورد بررسی قرار داد. در این راستا، مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004)، هیجان شادی و ابعاد سبکهای شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) بهعنوان متغیر برونزاد، تمایلات فراشناختی متغیر واسطهای و تصمیمگیری تحلیلی متغیر درونزاد مدل در نظر گرفته شدند. روش: شرکتکنندگان پژوهش، شامل 228 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)، بهعنوان شاخص سبکهای شناختی؛ مقیاس شادی (لیبومیرسکی و لپر، 1999)؛ مقیاس تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و مقیاس تصمیمگیری (کلازینسکی، 2001) مورداستفاده قرار گرفتند. پایایی ابزارهای پژوهش به روش آلفای کرونباخ و روایی آنها به شیوه تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهند که هیجان شادی، تصمیمگیری تحلیلی را بهصورت منفی پیشبینی میکند؛ این پیشبینی هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم (از طریق واسطهگری تفکر روشنفکرانه) صورت میگیرد؛ بدین شکل که هیجان شادی پیشبینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و در ادامه تفکر روشنفکرانه، تصمیمگیری تحلیلی را بهصورت مثبت پیشبینی میکند. در مقابل بعد نیاز به شناخت (از ابعاد سبکهای شناختی) بهصورت مستقیم و غیرمستقیم (با واسطهگری تفکر روشنفکرانه)، تصمیم گیری تحلیلی را بهصورت مثبت پیشبینی میکند. بعد دوم سبکهای شناختی یعنی نیاز به ساختار پیشبینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و بدین ترتیب با واسطهگری این متغیر، تصمیم گیری تحلیلی را بهصورت منفی پیشبینی میکند. درنهایت یافتهها حاکی از آن بود که بعد نیاز به قطعیت پیشبینی کننده تصمیم گیری تحلیلی نیست. نتیجهگیری: درمجموع نتایج پژوهش حاضر تائیدی است بر رویکرد شناخت داغ و بهطور خاص مدل پردازش دوگانه کلازینسکی، مبنی بر اینکه فرایندهای شناختی، بهویژه تصمیمگیری تحلیلی، تحت تأثیر حالات هیجانی، وضعیت انگیزشی (سبکهای شناختی) و تمایلات فراشناختی میباشند. |
---|---|
ISSN: | 2322-3782 2322-4312 |