کلیشه های جنسیتی سریال های تلویزیونی ایرانی سال 1383

برنامه های تلویزیونی خواه آشکار، خواه نهان مملو از گفتمان های جنسیتی هستند. اینکه ما به عنوان زن یا مرد کیستیم و چگونه باید در فضاهای مختلف رفتار کنیم، بخشی از فرهنگ جنسیتی است که توسط نهادهایی چون رسانه بازتولید می شود. در عصر فراواقعیت که تمایز میان امر واقع و مجاز مخدوش گشته است بازنمایی های جنسی...

Full description

Bibliographic Details
Main Authors: سهیلا صادقی فسایی, شیوا کریمی
Format: Article
Language:fas
Published: Center for women's and family Studies ,University of Tehran 2005-11-01
Series:زن در توسعه و سیاست
Online Access:https://jwdp.ut.ac.ir/article_19199_fdc778efbeda6a973794eb3faab7c16d.pdf
Description
Summary:برنامه های تلویزیونی خواه آشکار، خواه نهان مملو از گفتمان های جنسیتی هستند. اینکه ما به عنوان زن یا مرد کیستیم و چگونه باید در فضاهای مختلف رفتار کنیم، بخشی از فرهنگ جنسیتی است که توسط نهادهایی چون رسانه بازتولید می شود. در عصر فراواقعیت که تمایز میان امر واقع و مجاز مخدوش گشته است بازنمایی های جنسیتی در سریالهای تلویزیون اهمیت افزون تری یافته است. دلالت های ضمنی و صریح جنسیتی این سریال ها برای تأثیرگذاری نیازی به شناخته شدن در سطح خودآگاه ندارند. برنامه های تلویزیونی بدین ترتیب نقشی مهم در بازآفرینی تصورات جنسیتی جامعه ما دارند. آنها بیان کننده تصورات فرهنگی از نقش های مناسب زنان و مردان، هویت های جنسی و جنسیتی هستند. هدف این مقاله بررسی این مطلب است که آیا در تلویزیون ایران، کلیشه های جنسیتی برگرفته از فرهنگ سنتی ایرانی در حال بازتولید هستند؟ هدف از این‏گونه تحقیقات تولید دانش جدیدی است که می‏تواند دربرگیرنده مفاهیم مهمی برای تغییر سیاست‏های اجتماعی باشد. در این تحقیق مجموعاً پنج کلیشه شخصیتی سنتی در فرهنگ سنتی ایرانی شناسایی شد. زن فریبکار، ناقص‌العقل، بی‌وفا، منفعل و فرودست و مرد صادق، عاقل، وفادار، فعال و فرادست. از میان این کلیشه‌ها، کلیشه‌های زن فریبکار و زن منفعل در حال بازتولید هستند و ناقص‌العقلی به زن منتسب شده و در مجموع زنان فرودست مردان هستند. در مقابل مردان صادق، عاقل، فعال و در مجموع فرادست زن توصیف می‌شوند. بی‌وفایی کلیشه‌ای فراموش شده است که از گردونة بازتولید خارج شده است. روش بکار رفته در این پژوهش تحلیل محتوای کمی و کیفی می باشد که بطور توامان بکار رفته است.
ISSN:2538-3124
2538-3132