روش های پژوهش در ژئومورفولوژی
با توسعه دانش جدید، دو روش بسیار متفاوت جهت نیل به تبیین علمی دنبال شده است. تمایز روشنی بین این دو روش (استقراء و قیاس) وجود دارد. در روش استقرایی، تعمیم از طریق تجربه و مشاهده به دست میآید. تبیین نهایی عمدتاً وابسته به دادههایی است که در دسترس پژوهشگر میباشد، بطوری که این حقایق نمیتوانند از نظ...
Main Authors: | , |
---|---|
Format: | Article |
Language: | fas |
Published: |
سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح
2014-01-01
|
Series: | اطلاعات جغرافیایی |
Subjects: | |
Online Access: | http://www.sepehr.org/article_25654_028ef029183ebe96ceb454a8d93ec144.pdf |
Summary: | با توسعه دانش جدید، دو روش بسیار متفاوت جهت نیل به تبیین علمی دنبال شده است. تمایز روشنی بین این دو روش (استقراء و قیاس) وجود دارد. در روش استقرایی، تعمیم از طریق تجربه و مشاهده به دست میآید. تبیین نهایی عمدتاً وابسته به دادههایی است که در دسترس پژوهشگر میباشد، بطوری که این حقایق نمیتوانند از نظریه که در نهایت ارایه میشوند، جدا گردند. فرایند طبقهبندی مکانیسمی مرکزی در این رویکرد میباشد، بنابراین در این روش، تبیین، کاملاً به روش طبقهبندی بکار گرفته شده، بستگی دارد و به دادههای در دسترس و نیز بر پایههای مفهومی مورد استفاده برای طبقهبندی دادهها، مبتنی است. استفاده از روش علمی قیاسی را میتوان به عنوان علت و معلولی از روندهای پژوهشی اخیر در ژئومورفولوژی ملاحظه نمود. این روش به تمایز شفاف بین منشاء و آزمایش نظریهها وابسته است. دیویس(1934-1850) به عنوان پدر ژئومورفولوژی و مبدع چرخه فرسایش، نقش مهمی در این دانش ایفا نموده است. اما، بدنبال پژوهشهای هورتون (1945) و استرالر (1950)، ژئوموفولوژیستها چارچوب کاملاً متفاوتی را از دانش خود توسعه دادند که بیشتر بر مطالعه فرایندهای معاصر تمرکز نموده است. دانش ژئومورفولوژی به دنبال استفاده از رویکرد قیاسی برای تبیین موضوعات مورد پژوهش خود، بطور آشکار «علمی» شده است. این امر مستلزم انطباق تکنیکهای کمّی و ریاضیات، و قرار دادن تجربه و مشاهده به عنوان پایه دانش میباشد. با شروع و توسعه ژئومورفولوژی کمّی، توجه به توضیح فرایندهای ژئومورفولوژیکی و نیز میزان عملکرد چنین فرایندهایی بیشتر شده است. استفاده و بکار گرفتن نظریه سیستمها به عنوان ساختار کلی تبیین، یکی از ویژگیهای مهم انقلاب علمی ژئومورفولوژی میباشد. اتخاذ رویکرد سیستمی، ساختار کلیِ که در آن مدلهای ژئومورفولوژیکی میتوانند تنظیم شوند را ارایه مینماید. چورلی (1966) شاخههای اصلی فعالیتهای ژئومورفولوژیکی را به صورت: مشاهدات میدانی، آزمایشگاهی، کتابخانهای و کارهای نظری شرح داده است. |
---|---|
ISSN: | 2588-3860 2588-3879 |