نسبت نفس و معرفت(نقد علم حصولی) با تاکید بر انتقادهای سهرودی از مشائیان
مساله نفس از دیرباز توجه اندیشمندان مختلف را به خود معطوف داشته وموجب پیدایش عقاید گوناگون درباره آن شده است. این پژوهش در قسمت نخست به بیان نظرات فارابی و ابنسینا در مورد «تعریف» پرداخته و سپس انتقادات سهروردی بر فلسفه مشائی را در این زمینه بیان نموده ودر پایان به بیان دیدگاه سهروردی میپردازد....
Main Authors: | , , |
---|---|
Format: | Article |
Language: | English |
Published: |
University of Tabriz, Faculty of Literature and Forigen Languages
2020-01-01
|
Series: | Journal of Philosophical Investigations |
Subjects: | |
Online Access: | https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_8965_0e63d07c9cd697d1394d74a8dd086454.pdf |
Summary: | مساله نفس از دیرباز توجه اندیشمندان مختلف را به خود معطوف داشته وموجب پیدایش عقاید گوناگون درباره آن شده است. این پژوهش در قسمت نخست به بیان نظرات فارابی و ابنسینا در مورد «تعریف» پرداخته و سپس انتقادات سهروردی بر فلسفه مشائی را در این زمینه بیان نموده ودر پایان به بیان دیدگاه سهروردی میپردازد. زیرا شناخت نفس و مظاهر و تجلیّات آن اساس و مایه شناخت موجودات به شمار میرود. بعنوان ضرورت انجام میتوان گفت نفس ما به چه طریقی به شناخت میرسد؟ مشایین قائل به شناخت اشیاء از طریق مشخص کردن حد ورسم آنها میباشند. سهروردی دیدگاه آنها را مورد نقد قرارداده واینگونه تعریفها را نادرست میداند و دیدگاه تازهای برمبنای هستیشناسی خود که مبتنی بر نور است ارائه میدهد.به اعتقاد وی نفس بدلیل نور بودنش نزد خود، ظاهر است ونور هر چقدر که نورانیتش بیشتر باشدخود آگاهی بالاتری دارد.او روشهای استدلالی وعلم حصولی را برای بدست آوردن معرفت کافی ندانسته وشناخت شهودی را لازمه آن میداندو با برابر دانستن نفس با نور به بیان دیدگاههای خودش میپردازد. |
---|---|
ISSN: | 2251-7960 2423-4419 |